به یاد قهرمان ایران و جهان

 به یاد قهرمان ایران و جهان


دو تا عکس از « روح الله  داداشی » دیدم واقعا دلم به درد اومد. جسد  ... .

خدایا سرمایه های این آب و خاک چطوری پرپر می شن.

پیمان ابدی و روح الله داداشی خدایشان بیامرزاد


مسافرین قطار تهران - مشهد به سکوی شماره ...

مسافرین قطار تهران - مشهد به سکوی شماره ...


مثلا الان باید سوار قطار مشهد می بودیم اما حالا نیستیم نه اینکه بلیط نداشتیم متصدی فروش بلیط قطار به جای جمعه  روز شنبه ساعت 23:20  دقیقه رو بلیط صادر کرده. می بینید تقریبا چند ساعت مونده به زمان مقرر خواهرم کیفشو بررسی کرد ببینه چیزی جا نذاشته باشه خصوصا بلیط ها رو چک کنه که یه مرتبه منو صدا کرد و گفت می دونی بلیط ها برای شنبه شبه نه امشب (جمعه).

زنگ زدیم به دوستامونم خبر دادیم جالب اینجاس که تقریبا همه بلیط ها رو دیده بودن (من هم به دیدن پاکت بلیط ها رضایت دادم!) هیچ کدوم هم به روز درج شده توجه نکرده بودن. خب اون متصدی تازه کار این آژانس که دیگه یه سال هست اونجا کار می کنه خیلی بی دقته همین این دفعه که بلیط گرفتن چند دفعه اسم ها و قیمت ها و حتی شماره بلیط ها رو اشتباه و پراکنده زده بود که هر بار خواهرم و دوستمون به چک کردن اون قسمت ها توجه کرده بودن دیگه نمی دونستن که ای بابا! امان از آدم گیج که هر چی ازش بگی برمیاد! خلاصه خواهرم پنج شنبه کلاس داره من هم که از شنبه مرخصی گرفتم ( اما هماهنگ کردم فردا رو برم ) شاید با این اوضاع پیش اومده یه روز از اون طرف بشتر بمونیم خلاصه که پیشامد عجیب و غریبی بود. شش هفت نفر متوجه این موضوع نشده بودن تا چند ساعت مونده به حرکت . حتما حکمتی داشته خدا می دونه ان شاءالله خیر باشه. 



این متصدیه پارسال هم یه همچین اشتباهی کرده بود زمانی که برای خواهرم بلیط سمنان گرفتم تاریخ و ساعت حرکت رو اون زمانی که بهش گفتم صادر نکرده بود زمان دیرتری داده بود که خدارو شکر زود متوجه شد و من هم رفتم درستش کردم جالب اینکه اون متصدی گیج! اصلا احمال کاری خودش رو قبول نمی کنه.

عید مبعث بر مسلمین مبارک

گویی که ز صخره ها صدا می آید

آوای خوش خدا خدا می آید

ای خسته دلان منتظر، گوش کنید،

آوای محمد از حرا می آید.

عید مبعث بر مسلمین مبارک.




شب اول تابستون

اولین شب تابستون

امشب هیمن که اومدم از خیابون رد شم یه قطره بارون نسبتا درشت چکید رو صورتم. سالها بود که تو این فصل بارون نباریده بود آخه امشب اولین شب تابستونه .البته یه اون چند قطره قطره ها هم نمیشه گفت بارون ولی بالاخره دیگه خودش لذتی داره.

امیدوارم تابستون امسال خیلی خلیلی گرم نباشه تا هلاک شیم فقط خیلی گرم باشه همین قدر کافیه!

از EOM در سابجکت ایمیل استفاده کنید


تو وب سایت حرفه؛ روابط عمومی یه مطلب کاربردی یاد گرفتم که کارایی زیادی داره فکر کردم اینجا معرفیش کنم خوب باشه.



از EOM ذر سابجکت ای میل استفاده کنید

هنگامی که می خواهید یک پیام خیلی کوتاه را در ایمیل ارسال کنید، می توانید از تکنیک EOM یا «پایان پیام» (End Of Message) استفاده کنید.

برای این کار کافی است که تمامی اطلاعات لازم را در سابجکت ایمیل قرار دهید و آنگاه در پایان آن عبارت EOM را بنویسید.

این کار به گیرنده نشان می دهد که تمامی پیام در سابجکت است و نیازی به باز کردن ایمیل ندارد.
همچنین جیمیل باهوش است و با این کار هنگام ارسال پیام به شما اخطار خالی بودن متن ایمیل (Body) را نمی دهد. در واقع سابجکت، تمام همان پیامی است که باید ارسال شود. در صورتی که برای گیرندگان ایمیل های تان این عبارت نامفهوم باشد، می توانید طی یک ایمیل آن را به آنها توضیح دهید. یا اینکه طی یک ایمیل، عبارتی قرار دادی را برای این کار به آنها معرفی کنید.

مثال:
سابجکت: قرار ملاقات ۱۲ خرداد، ساعت ۱۰ صبح، سالن کنفرانس شرکت ساسان، درباره دریافت ویزا EOM

روز میلاد حضرت علی(ع)


(یا علی جان)

امید وصف رخت یا علی به دل مانده

کمیت عقل لنگ و پا به گل مانده

خسوف کامل این قرن شام میلادت

از نور روشن تو ماه هم خجل مانده




ولادت با سعادت مولای عاشقان امیرمومنان علی (ع) مبارک باد.




« کودک و فرشته »

« کودک و فرشته »

 

کجا فیلم « پیانیست» که اون همه براش جنجال اسکاری به پا کردن به پای فیلم « کودک و فرشته » می رسه؟! کودکی که دختر 13 یا 14 ساله ایه به اسم « فرشته » . چه استعاره های شاعرانه و واقعی از یک کودک بی گناه که « کیف مدرسه اش رو باز می کنه کتاباشو درمیاره و به جای اونا خمپاره می ذاره تا ببره برای همشهریهاش که دارن مقاومت می کنن » گل فروشی مقر این آدمای مقاومه. یه سکانس دیگه ای هم هست که عاشقش شدم دختر یه گل تو گلدونی که کنارش کمی شکسته تو حیاط یه خونه که اونجا فعلا پناه گرفته پیدا می کنه و کنار خمپارهها تو کیفش می ذاره. دختر دنبال برادرش که چهار روزه ازش بی خبره می گرده. در این بین از دخترای دیگه جدا شده و با اتفاقای تلخی درگیر می شه : صدای خمپاره تیر شلیک گلوله آدمای مرده  آوارگی گرسنگی و بی پناهی و خلاصه جنگ. در سکانس پایانی فیلم هم پرستار تو آمبولانس که یه جنازه رو پایین می ذاره به دختر می گه جنازه رو زمین نمونه!

چقدر این همه تلخی و ترس برای یه روح لطیف سخته. این دختر به نظرم نماد همه مردم ایرانه نه فقط زنها.


اول یادداشت اسم فیلم « پیانست » رو آوردم چون آخرین فیلمی که مربوط به جنگ می شد دیدم همین فیلمه .

شب، خنده ، خدا، تلنگر


شب، خنده ، خدا، تلنگر
دیشب که خواهرم گفت جواب ارشد رو سایته داشتم فیلم « تسویه حساب » تهمینه میلانی رو می دیدم برام مهم نبود اما وقتی سی دی شماره دو فیلم رو گذاشتم برای اینکه خیالم راحت بشه! از دلشوره اینکه قبول نشده ام ( چون خیلی از سوالا و اسامی رو تا اون موقع ندیده و نشنیده بود) فیلم رو متوقف کردم و اومدم به سایت سازمان سنجش. شماره پرونده و بقیه چیزایی که خواسته بودو وارد کردم  واقعا از خنده منفجر شدم ساعت از یک و نیم نیمه شب گذشته بود ولی با صدای بلند خندیدم چون تو هر دو گرایش « علوم ارتباطات اجتماعی » مجاز شده بود. خندم از این بود که ای بابا شاید یک ساله که هیچ جزوه درسی نخوندم یه کتاب مرتبط نخوندم لااقل پارسال که مجاز شدم یه چند صفحه ای ( واقعا شاید ده صفحه خونده بود) ولی امسال چی؟!
به هر حال خدارو شکر می کنم که ناامیدم نکرد شاید مثل شبکه اجتماعی فیس بوک که گاهی یه دوست تلنگر می زنه خدا هم یه تلنگر بهم زده . خداجون بازهم خوبه مرسی.

برنامه های انقادی سازنده: نود، هفت ، مجله اینترنی نیوزبان

برنامه های انقادی سازنده: نود، هفت ، مجله اینترنی نیوزبان


برنامه « نود » مشکلات و اتفاقات رخ داده طی یک هفته در دنیای فوتبال و حواشی آن را با حضور کارشناسان و موافقان و مخالفان موضوع و حتی برنامه! بررسی می کند.

برنامه « هفت » مشکلات و اتفاقات رخ داده طی یک هفته در دنیای سینما بیشتر و حواشی آن را با حضور کارشناسان و منتقد و موافقان و مخالفان موضوع و حتی برنامه ! بررسی می کند.

حالا

 « مجله اینترنتی نیوزبان » برای نقد خود خبر و گزارش های درج شده در رسانه ها ( چه مکتوب سنتی چه مکتوب دیجیتال) بیشتر خبر و گزاش های منتشر شده دارای اشتباه مفهومی و یا در قالب درست یک خبر نبودن و در نتیجه باعث نادرست منتقل شدن آن پیام یا خبر یا گزارش می شوند و حواشی آن خبر  را طی یک فصل بررسی می کند.

گلهای کاکتوس

امشب همین نیم ساعت پیش رفتم تا گلهای زیبای کاکتوس هامو که شکفته اند رو ببینم و البته عکس هم بگیرم. نمی دونم چرا غنچه هاش به سمت مشرق باز می شن. خواهرم یه اصطلاحی گفت که الان یادم نیست یه چیزی تو مایه های سنتز و اینا . منظور این بود که گلها به طور طبیعی به سمت نور باز می شن . خلاصه که من منتظر میوه های این کاکتوسای نازنین هستم ببنیم چه مزه ایند. گلهاش که عطر ملایم و خوشی دارن. فکر می کنم این کاکتوسام امسال ۱۰ ساله شدن.!

اینم عکس گلهای کاکتوس