تابلویی تبلیغاتی که آرزوی عابران را برآورده می‌کند!

تابلویی تبلیغاتی که آرزوی عابران را برآورده می‌کند!

 
 

ژاپنی‌ها تابلوهای تبلیغاتی را ابداع کردند که آرزوهای عابران را براساس چهره تشخیص داده و آگهی های لازم را برحسب این آرزوها به عابران نشان می دهد.  

 
 

به گزارش خبرگزاری مهر، ژاپن کشور فناوریهای عجیب و غریب است. از روباتهای انسان نما با تواناییهای ویژه که بگذریم به تابلوهای تبلیغاتی می رسیم که نه تنها هوشمند هستند بلکه از قدرت ذهن خوانی نیز برخوردارند.

این تابلوهای تبلیغاتی تعاملی که از سرزمین آفتاب تابان طلوع کرده اند قادرند آرزوها و تمایلات عابران را تشخیص دهند و براساس این تمایلات آگهی های خود را به آنها عرضه کنند.

این تازه ترین یافته دیجیتالی است که می تواند به طور کامل دنیای ارتباطات را تغییر دهد. این تابلوهای تبلیغاتی دیجیتالی که به طور معمول در مراکز تجاری نصب می شوند با کمک یک نرم افزار پرقدرت می توانند خصایص اصلی عابران را تشخیص دهند و بلافاصله آگهی را به آنها نشان دهند که واقعا می تواند برای یک مشتری بالقوه جالب باشد. به این ترتیب شانس موفقیت آگهی و درصد خرید محصول عرضه شده افزایش می یابد.

این محصول جدید محصول شرکت الکترونیکی "ان. ای. سی" است.

براساس گزارش گاردین، هر چند این تابلوهای تعاملی بسیار جالب توجهند اما می توانند نمونه بازسازی شده ای از فیلم علمی تخیلی "گزارش اقلیت" (Minority Report) باشند.

در صحنه ای از این فیلم دیده می شود که تمایل تام کروز، شخصیت اصلی داستان توسط یک تابلوی تبلیغاتی تعاملی تشخیص داده می شود.

هرچند به نظر می رسد این تابلوهای تعاملی بتوانند تحولی در ارتباطات به ویژه بازاریابی و تبلیغات ایجاد کنند باوجود این می توانند حریم شخصی شهروندان را به شدت در معرض خطر قرار دهند.

"مارک راتنبرگ" مدیر مرکز اطلاعات حریم شخصی الکترونیک آمریکا در این خصوص توضیح داد: "ما انتظار نداریم که تابلوهای تبلیغاتی ما را به یاد بیاورند. شرکتهایی که علاقه وافری دارند که آرزوها و تمایلات ما را بشناسند به محض اینکه به هدف خود برسند به سختی می توان آنها را به عقب بازگرداند."

باوجود این، شرکت "ان. ای. سی" در واکشن به این نگرانیها توضیح داد: "از آنجا که سیستم ما تصاویر عابران را ذخیره نمی کند و تنها به ذخیره نتایج تحلیلها (سن و جنس عابر) می پردازد بنابراین به اعتقاد ما این تابلوها هیچ خطری برای حریم شخصی ندارند."

اولین نمونه های تابلوهای تبلیغاتی تعاملی شرکت "ان. ای. سی" چندان مطلوب نیستند اما از پتانسیل بالایی برای بهتر شدن برخوردارند.

درحال حاضر این تابلوها می توانند فورا سن متوسط، جنس و نژاد عابر را تشخیص دهند و چند لحظه بعد محصولی که به اعتقاد نرم افزار می تواند برای عابر جالب توجه باشد را برای وی تبلیغ کنند. برای مثال، اگر از مقابل تابلو یک زن جوان عبور کند به احتمال زیاد تابلو یک آگهی مربوط به عطر را ارائه می کند و این چیزی است که اگر یک مرد از مقابل آن رد شود هرگز تبلیغ نخواهد شد.

در مورد تصویری که در فیس بوک انتخاب کرده اید...


در مورد تصویری که برای پروفایل فیس‌بوک خود انتخاب کرده‌اید، اندیشیده‌اید؟ چرا این تصویر را انتخاب کردید؟ ...

در مورد تصویری که برای پروفایل فیس‌بوک خود انتخاب کرده‌اید، اندیشیده‌اید؟ چرا این تصویر را انتخاب کردید؟ چه مفهومی در پشت آن نهفته است؟ آیا اصلا این تصویر واقتی شماست که در آن‌جا قرار داده‌اید؟
روانشناسی تصاویر پروفایل‌ها اکنون یکی از چهار گزینه نهایی در برنامه شبکه 4 رادیوی بی‌بی‌سی به نام "خوب شما می‌خواهید یک دانشمند باشید" است
. این برنامه نظرات بسیاری از علاقه مندان را در مورد موضوعات گوناگون دریافت کرده و در نهایت فرد برنده به عنوان «دانشمند آماتور سال از نگاه بی‌بی‌سی» دست پیدا می‌کند.
نینا جونز، دانش‌آموز 17 ساله از باکینگهام‌شایر انگلستان یکی از 4 فینالیست این برنامه است. اوایل سال جاری سوژه او به همراه سه موضوع دیگر از میان هزار و 300 عنوان پیشنهادی انتخاب شد و این شانس را پیدا کرد تا به یکی از پروژه‌های تحقیقاتی تبدیل شود.

نینا به همراه برنی هوگان، مربی خود از انستیتو اینترنت دانشگاه آکسفورد به یافته‌های جالبی در مورد تصاویر پروفایل فیس‌بوک دست پیدا کرده است. او در این باره می‌گوید: «من هر روز بعدازظهر زمان زیادی را در سایت فیس‌بوک گذراندم و به تصاویر پروفایل افرادی نگاه کردم که اصلا آن‌ها را نمی‌شناختم. درنهایت، متوجه شدم در پشت دلایل انتخاب برخی افراد برای تصویر فیس‌بوکشان انگیزه‌های جالبی وجود دارد. این موضوع جرقه‌ای در ذهن من زد که در نهایت به عنوان یک پروژه در برنامه "پس شما هم می‌خواهید یک دانشمند باشید" مطرح شد».
نینا سپس یک صفحه فیس‌بوک برای تحقیقات خود به راه انداخت. این صفحه در مجموع 3 هزار 500 عضو گرفت که هر کدام از آن‌ها در مورد دلایل خود برای انتخاب تصویر پروفایلشان صحبت می‌کردند. از این ایده‌ها می‌توان به موارد زیر اشاره کرد:

من این تصویر را انتخاب کردم تا به دیگران بگویم من پیچیده‌تر از آنی هستم که در واقعیت دیگران در مورد من می‌شناسند.
من هیچ وقت خود را در پروفایلم به نمایش نمی‌گذارم. من نمی‌خواهم پیدا کردن من ساده باشد، چرا که شرایط کاری مرا مجبور به این کار می‌کند.
من این تصویر را گذاشتم تا علاقه خود را به یکی از هنرمندان نشان بدهم.
این یک تصویر از موتور من است.
من اوایل تصویر ازدواج خود را در پروفایلم می‌گذاشتم، اما اکنون که جدا شده‌ام، ترجیح می‌دهم تصاویر دیگری روی پروفایلم بگذارم.
من اردک‌ها را دوست دارم، خصوصا این اردک که تصویر پروفایل من است!

اما با کمک طراحی چند سوال خاص، نینا و هوگان به اطلاعات جالب‌تری دست پیدا کردند.
دکتر هوگان در این باره گفت: «نظریه‌‌ای که ما در حال کار روی آن هستیم این است که مردم دوست دارند طوری تصاویر پروفایل خود را انتخاب کنند که در نظر مردم جذاب به نظر برسند، اما آن‌ها این کار را به شیوه‌های بسیار متفاوتی انجام می‌دهند. برای مثال مردان با احتمال 50 درصد بیش‌تر از زنان تصاویر پروفایل خود را اصلاح و به اصطلاح روتوش می‌کنند و به احتمال 20 درصد کم‌تر در آن‌ها لبخند می‌زنند. اما اگر یک زوج همزمان در یک تصویر ظاهر شوند، احتمال لبخند زدن آن‌ها تا 35 درصد افزایش پیدا می‌کند. پاسخ دهندگان زیر 30 سال بیش‌تر تمایل دارند تصاویری از خود در مهمانی‌ها نشان دهند، در حالی که افرادی بالای 30 سال و آن‌هایی که ازدواج کرده‌اند بسیار تمایل دارند تصویر یک کودک را برای پروفایل خود انتخاب کنند».
دکتر هوگان ادامه داد: «فیس‌بوک در حال تبدیل شدن به یکی از روش‌های معمول برای ارتباط با دوستان و نشان دادن خود به دوستان و اعضای خانواده است. تصاویر فیس‌بوک در حقیقت اولین نقطه تماس و ارتباط با دیگران به حساب می‌آیند، به همین دلیل برای همه ما مهم است که چه پیامی را می‌‌خواهیم به دیگران منتقل کنیم».
نینا تصمیم دارد نتایج تحقیقات خود را به همراه سه فینالیست دیگر این برنامه، در فستیوال علوم بریتانیا در 14 سپتامبر در دانشگاه آستون ارائه کند. در نهایت یکی از این 4 نفر به عنوان دانشمند آماتور سال از نگاه بی‌بی‌بی تبدیل خواهد شد.

مختصری به یاد پرویز مشکاتیان

مختصری به یاد پرویز مشکاتیان


مشکاتیان آموزش موسیقی را در شش سالگی با پدرش، مرحوم حسن مشکاتیان که استاد سنتورنوازی و آشنا با ویولن و سه‌تار بود، آغاز کرد. وی با ادامهٔ آموختن موسیقی در طول تحصیل، در سال ۱۳۵۳ وارد دانشکده هنرهای زیبا در دانشگاه تهران شد.

وی ردیف میرزا عبدالله را نزد استاد نورعلی برومند و دکتر داریوش صفوت و مبانی موسیقی ایرانی را نزد اساتیدی چون دکتر محمدتقی مسعودیه، عبدالله دوامی، سعید هرمزی و یوسف فروتن فراگرفت. او کار سنتورنوازی خود را به شیوهٔ رسمی در مرکز حفظ و اشاعه موسیقی آغاز کرد و در این زمینه بسیار موفق کار کرد و کارهای بزرگ فراوانی را در زمینهٔ آهنگسازی وسنتورنوازی به ویژه تکنوازی انجام داد.

مشکاتیان از سال ۱۳۵۶، همکاری با رادیو را زیر نظر هوشنگ ابتهاج آغاز کرد ولی پس از واقعه ۱۷شهریور ۱۳۵۷ از رادیو استعفا داد و مؤسسه چاووش را با همکاری هنرمندان گروه عارف و شیدا تشکیل داد. سپس با همکاری شهرام ناظری، تصنیف «مرا عاشق» را بر روی شعر مولانا ساخت. از سال ۱۳۵۸ تا سال ۱۳۶۷ با محمدرضا شجریان همکاری داشت که نتیجهٔ این همکاری، آثار ماندگاری چون بیداد، آستان جانان، سِرّ عشق، نوا و دستان بود.

وی با افسانه شجریان دختر محمدرضا شجریان ازدواج کرد ولی در دهه ۱۳۷۰ این پیوند به جدایی منجر شد. او همچنین کارهای بسیار پرباری با نوازندگانی چون حسین علیزاده (سرپرست گروه عارف و گروه شیدا) و محمدرضا لطفی (سرپرست گروه شیدا) دارد.

پرویز مشکاتیان در سی ام شهریور 1388 درگذشت.

حسین منزوی اول مهر آمد و رفت


حسین منزوی اول مهر آمد و رفت


در اول مهرماه سال 1383حسین منزوی، غزلسرای بزرگ معاصر در بیمارستان شهید رجایی تهران درگذشت.

حسین منزوی که متولد اول مهرماه 1325 در زنجان بود با مجموعه «حنجره زخمی غزل» به جامعه ادبی معرفی شد و گل کرد. محمدعلی بهمنی غزلسرای نامی معاصر می گوید: «اگر بخواهیم غزل بعد از نیما را بررسی کنیم باید بگوئیم که هوشنگ ابتهاج (ه.ا.سایه) گویی در غزل پلی می زند و منوچهر نیستانی از این پل عبور می کند و ادامه دهنده این راه حسین منزوی است که طیف وسیعی را به دنبال خود می کشد.»

منوچهر آتشی شاعر برجسته معاصر نیز می گوید: منزوی به نوعی بنیانگذار شیوه دیگری از تغزل بود.حسین منزوی در طی چندین دهه فعالیت ادبی «حنجره زخمی غزل»، «صفرخان»، «با عشق در حوالی فاجعه»، «ترمه و تغزل»، «به همین سادگی»، «با عشق تاب می آورم» (مجموعه شعرهای نیمایی)، «از شوکران و شکر»، «با سیاوش از آتش»، «از کهربا و کافور»، «از خاموشی و فراموشی»، «این ترک پارسی گوی» (بررسی شعر شهریار) و حیدر بابا (ترجمه منظومه حیدر بابای شهریار) را منتشر کرد.

امروز دیروز فردا

امروز « مهدی » رفت کلاس اول .

امروز «‌ جشن شکوفه ها » بود.

امروز دو تا از همکارام قراردادشون تموم شد و دیگه نمیان آتلیه.


دیروز یه همکار جدید بهمون اضافه شد که از فردا دیگه اضافه نیست جای خانم میرزایی میاد.

دیروز مهدی با لباسای مدرسه اش کلی عکس گرفت.


فردا یه روز دیگه خداست.




مهدی پسر همسایه مونه که وقتی اومدن اینجا فقط یه کله با موهای سیاه لخت بود که راه می رفت و دو تا دست که مثل الان همه چیزو خراب می کنه و به خوراکی ها حمله می کنه. (الان گاهی وقتا برای خوراکی برداشتن اجازه می گیره که اون هم ... ته ظرف درمیاره)

خانم میرزایی همکار عکاس و رتوش کارم تو همون طبقه بالا  که با هم بودیم و شاید فردا برای بعضی کارها یه سری بزنه و خانم اسحاقی که هم قسمت چاپ و پرینت بود و هم کارای جنبی دیگه رو انجام میداد هر دو از دست بداخلاقیها و قدرنشناسیهای صاحب آتلیه قرارداد نبستن با اینکه سابقه دو سه ساله دارن.