پاسخ یک نظر (و یک نظر دیگه)

سلااااام
ممنونم شما خوبید؟
(راستی فکر نکنید مثل آدمای خودشیفته چرا برای خودم یادداشت می ذارم نه! این پاسخ « شاه محمدی» است. ولی چون یه بار نظرات وبلاگ رو تو بخش مدیریت دیده بودم و جواب نداده بودم دیگه صفحه مربوط به نظردهی باز نمی شد تا اونجا پاسخ بدم )
درس هم که اصلا نخونده ام نمی دونم احتمالا روز آزمون نرم .
اگه خودتون هستین (که شک دارم) برام ای میل بزنید. خوشحال می شم. 



سلام

منظورتونو متوجه نشدم شاید این باشه :  CTRL +T   این کلیدهارو بگیرید و البته Shift رو هم پایین نگه دارید سایز عکس در همه ابعاد یکسان تغییر می کنه.

برای مات کردن هم از چند ابزار و فیلتر می شه استفاده کرد یکی هم فیلتر madian  است.


نیش زنبور

نیش زنبور

امروز یه زنبور انگشتمو نیش زده.

تقریبا ساعت نه صبح این اتفاق برام افتاد و تا الان که نیمه شبه انگشتم درد داره و کمی هم بی حسه.

انگشت وسطی دست راستم نیش خورده.

می دونید تو بانک بودم که اینطوری شد و خیلی هم شلوغ بود اونقدر دردم گرفت که اول نفهمیدم چی شد بعدش فهمیدم که رنگم پریده چون نفسم بند اومد بعد قلبم تند تند زد اما اصلا هیچ واکنش دیگه ای بروز ندادم ( خیلی درد داشتم ولی جیغ و داد نکردم آخه کمکی نمی کرد.)

یادمه بچه که بودم یه بار زنبور نیشم زد ولی اینقدر طولانی درد نداشت.


روز بزرگداشت حافظ

روز بزرگداشت حافظ


امروز «‌ روز بزرگداشت حافظ » بود. یه جستجوی اینترنتی با همین عنوان کردم حتی یه وب سایت در مورد این روز یا یادی از حافظ پیدا نکردم حتی فال حافظ .

دیشب   رادیو تصویری « رادیو ۷» برنامه داشت اما جالب نبود با اینکه « رشید کاکاوند» عزیز که خیلی خوب شعر می خونه مجری برنامه بود و مثل عادت هر اجرا که داشته باشه باید یه فال هم بگیره و گرفت و چه خوب آمد اما حتی برنامه در حد  هر  شب هم  نبود.

حالا برنامه رادیویی « رشید کاکاوند »‌ در رادیو پیام شروع شده و امشب کلی به حافظ عزیز می پردازه .


«از من بگذر»

امشب به فاصله تقریبا دو ساعت - همین چند دقیق قبل- دوباره همون ترانه زیبا رو شنیدم با صدای فوق العاده « علی رضا قربانی » . واقعا حظ بردم. خوش به حالم .

( این چیزای اتفاقی و کوچیکو دوس دارم خیلی مزه دارن)

این شعر که در پایین نوشته شده به آهنگ سازی « همایون خرم» است.


«از من بگذر»    شعر از : «تورج نگهبان»

غمگین چو پاییزم ، از من بگذر
شعری غم انگیزم ، از من بگذر
سر تا به پا عشقم ، دردم ، سوزم
بگذشته در آتش همچون روزم
غمگین چو پاییزم ، از من بگذر
شعری غم انگیزم ، از من بگذر

بگذار ای بی خبر بسوزم ، چون شمعی تا سحر بسوزم
بگذار ای بی خبر بسوزم ، چون شمعی تا سحر بسوزم

دیگر ای مه به حال خسته بگذارم ، بگذر و با دل شکسته بگذارم
دیگر ای مه به حال خسته بگذارم ، بگذر و با دل شکسته بگذارم
بگذر از من تا به سوز دل بسوزم
آه ، در غم این عشق بی حاصل بسوزم
بگذر از من تا به سوز دل بسوزم
آه ، در غم این عشق بی حاصل بسوزم

بگذر تا در شرار من نسوزی ، بی پروا در کنار من نسوزی
همچون شمعی به تیره شب ها
می دانی عشق ما ثمر ندارد ، غیر از غم ، حاصلی دگر ندارد
بگذر زین قصه ی غم افزا

غمگین چو پاییزم ، از من بگذر
شعری غم انگیزم ، از من بگذر
سر تا به پا عشقم ، دردم ، سوزم
بگذشته در آتش همچون روزم
غمگین چو پاییزم ، از من بگذر
شعری غم انگیزم ، از من بگذر
غمگین چو پاییزم ، از من بگذر
شعری غم انگیزم ، از من بگذر
غمگین چو پاییزم ، از من بگذر
شعری غم انگیزم ، از من بگذر

امروز دیروز فردا

امروز « مهدی » رفت کلاس اول .

امروز «‌ جشن شکوفه ها » بود.

امروز دو تا از همکارام قراردادشون تموم شد و دیگه نمیان آتلیه.


دیروز یه همکار جدید بهمون اضافه شد که از فردا دیگه اضافه نیست جای خانم میرزایی میاد.

دیروز مهدی با لباسای مدرسه اش کلی عکس گرفت.


فردا یه روز دیگه خداست.




مهدی پسر همسایه مونه که وقتی اومدن اینجا فقط یه کله با موهای سیاه لخت بود که راه می رفت و دو تا دست که مثل الان همه چیزو خراب می کنه و به خوراکی ها حمله می کنه. (الان گاهی وقتا برای خوراکی برداشتن اجازه می گیره که اون هم ... ته ظرف درمیاره)

خانم میرزایی همکار عکاس و رتوش کارم تو همون طبقه بالا  که با هم بودیم و شاید فردا برای بعضی کارها یه سری بزنه و خانم اسحاقی که هم قسمت چاپ و پرینت بود و هم کارای جنبی دیگه رو انجام میداد هر دو از دست بداخلاقیها و قدرنشناسیهای صاحب آتلیه قرارداد نبستن با اینکه سابقه دو سه ساله دارن.

رادیو ۷

رادیو ۷

دو سه شبه که از برنامه «‌ رادیو ۷ » رو می بینم و گوش می کنم.

این برنامه رادیویی که از شبکه هفت حدود ساعت یازده شب پخش می شه زیبایی رادیو رو به علاوه دیدن تصویر گوینده اون داره ابتکار جالبیه که واقعا جایش خالی بود.

یکی از ویژگی های این دست برنامه ها تشویق مردم برای توجه بیشتر به رادیو است. رسانه ی فعالی که برای همه اوقات و مناسب ها برنامه های مناسب و زنده پخش می کند.

به امید پایداری این برنامه

بعضی وقتا بعضی زندگیا

بعضی وقتا بعضی زندگیا 

دیروز شنیدم خانم و آقایی که پنج شنبه گذشته اومدن برای مراسمشون عکس گرفتن از هم طلاق گرفتن بیشتر تعجب کردم تا ناراحت می دونید اون دو تا مثل یکی دو موردی که قبلا داشتیم کم سن و سال و بچه نبودن سنی ازشون گذشته بود تو دهه سوم زندگی بودن امیدوارم که صلاح کارشون در این جدایی بوده باشه.  

اعیاد شعبانیه مبارک

اعیاد شعبانیه مبارک 

هر روز خدا خاصه و مبارک اما بعضی روزا هستن که به خاطر کسایی که تو اون روز خاص به دنیا اومدن یا از دنیا رفتن یا یه کار برجسته کردن و خلاصه خدا خیلی دوسشون داره و بهانه خلقت شدن خاص تر و مبارکتر. و این روزای اعیاد شعبانیه از اون روزای خاصه.  

عید همه مبارک.

پخش کننده های نامحسوس

 پخش کننده های نامحسوس   

چقدر این پخش کننده های غیرمجاز (نامحسوس) خوبن و خوب که هستن وگرنه من از کجا می تونستم آلبوم « بوی گندم‌ : حمید حامی» رو پیدا کنم و به صدای زیبای او گوش بدم.  

این آلبوم رو یه شرکت خصوصی کار کرده ولی مجوز بهش ندادن برای همین به طور رسمی این آلبوم پخش نشده (سال ۸۷).

اما خودمونی بگم اینکه بعضی آهنگ هارو «‌ابی»‌ بهتر خونده یکی اش هم «‌ شهریار قنبری»‌ بهتر خونده همون آهنگی که خود شهریار آهنگ سازی کرده و چند سال قبل بازخونی کرد(پیش تو راضی به مرگم). البته بیشتر آهنگ ها رو گوگوش خونده بود و بعد ابی بازخونی کرد و دوتا آهنگ هم مال داریوش : بوی گندم و اگه چشمات بگن آره. 

فکر می کنم همه ترانه ها مال ایرج جنتی عطایی باشن یا لا اقل اونایی که مطمئنم بیشترن. 

 در نهایت 

حامی موفق باشی .

نمی شناسیمش : نصرت رحمانی

  نمی شناسیمش : نصرت رحمانی

دو سه روز پیش از شاعری شعر گذاشتم تو وبلاگم که تقریبا هیچکس نمی شناسدش:‌ « نصرت رحمانی » . 

دیشب قدم شعری برنامه « دو قدم مانده به صبح» درباره او بود. 

یاد گرفتم و دونستم « شعر سیاه »‌ نصرت رحمانی در مقابل « شعر روشن یا سفید» احمد شاملو است.  

اشعار نصرت رحمانی رئالیسم اند و در قالب شعر نیمایی. به شدت واقع گرایانه اونقدر که تلخی همیشگی روزها نمی گذاشت شیرین شعر بگوید.  

اما اشعار به نهایت روان و زیبا داره و حتی خود نیمای سختگیر ( به قول رشید کاکاوند مجری کارشناس برنامه) فقط برای کتاب نصرت رحمانی مقدمه نوشته و نه برای هیچکس دیگه.  

 


 تو موتورهای جستجو هم اگه به دنبال نصرت باشید نوشته و وبلاگ ها کم هستن دنیای مجازی هم تلخی و غریبگی می کنه با دردآشنایی نصرت رحمانی. اما چند مکان مجازی مرتبط براتون می گذارم: 

اینچا 

اینجا ( برای خوندن هر شعر یه پنجره باز کنید تا کامل شعر رو ببینید) 

اینجا 

اینجا 

اینجا