علت مرگ : تصادف با اتومبیل

علت مرگ : تصادف با اتومبیل


امروز رفتیم زیارت حضرت شاه عبدالعظیم. قبل از اون رفتیم زیارت امامزاده عبداله نرسیده به حرم حضرت. اونجا یه گورستان قدیمی داره که واقعا این اسم براش مناسبه پر از قبر . قبرایی که عتیقه شدن دیگه از بس زیر خاک و برگا موندن حتی بعضی سنگ قبرا دیگه شکسته و یا اصلا پاک شدن. اونجا هم گورستان خانوادگی بود که خب اوایل انقلاب بیشترشو مردم خراب کردن ولی چندتایی هنوز سرپا هستن و حتی زیبا! تو یکی از این مقبره های خانوادگی که بزرگ هم بود ، در اتاق وسطی که مثل هر دو اتاق کناری شومینه هم داشت و گچ بری های زیبا هم ، یه سنگ  قبرمرمر  زیبا و بلند به ارتفاع تقریبا یک و نیم متر بود به رنگ سیاه . نوشته های روی اون معلوم می کرد متوفی یه جوان ناکامه. حکاکی روی سنگ هم خوانا و زیبا بود و سراسر اونو پر کرده بود ؛ متوفی به سال 1320.

در اتاق سمت راست هم یه قبر با سنگ مرمر سبز زیبا  بود که متوفی به سال 1318 بود.

( این دو تا اصلا به نظر نمی اومد که اینقدر قدمت داشته باشن به نظرم اونجا زمان هم مدفون شده بود.)

اون قسمت ها رو که می گشتیم بیشتر متوفیا تو دهه 30 بودن.

یکی هم متوفی به هفتم محرم نمی دونم کدوم سال بود فردا هم هفتم محرمه.

روی یه سنگ قبر دیگه تو محوطه عمومی نوشته بود:

« فلانی در اردیبهشت سال 46 در تصادف با اتومبیل جان باخته » .

اون زمان هنوز مرگ با اتوموبیل زیاد نبوده حالا اینقدر عادی که اگه کسی بمیره اول می پرسن تصادف کرد یا سکته!

خلاصه ما رفته بودیم خاک « مادر جون » - مادر مادر مامانم- رو پیدا کنیم که « هاجر لواسانی » نخواست و ما هم پیداش نکردیمو برای او و اهل قبور فاتحه خواندیم و رفتیم.


قبرستانی که پدر و مادر پدربزگ و مادربزرگ پدریم ( هم مادر و هم پدر) دفن بودن سالهاست که تبدیل به پارک شده . اونا نزدیک به یک قرنه که مردن. برام جذاب بود ببینم نیم قرن قبل از ما روی قبرها چی می نوشتن یا چه شکلی بودن.







نظرات 2 + ارسال نظر
مهیاد جمعه 11 آذر‌ماه سال 1390 ساعت 09:16 ب.ظ http://lemonade.blogsky.com/

سلام

دنیای مرگ و مردگان عالم عجیبی است . پدر همسرم در مشهد و در قبرستانی زیر زمینی در زیر یکی از صحن ها دفن است . نمی دانم چه سری است که ما هر بار به مشهد می رویم با زحمت خیلی زیادی قبر ایشان را پیدا می کنیم .
انگار خودش هم نمی خواهد که ما سر مزارش برویم !
گاهی اوقات فقط از دور فاتحه ای می خوانیم و می رویم .

یاد همه ی در گذشتگان بخیر ... عمر شما طولانی . اما من فکر می کنم اگر بمیرم هیچ کس سر مزارم نیاید ... برای همین ترجیح میدهم سنگ مزاری هم نداشته باشم .
من که در زندگی عنوان مرتبه ای نداشتم ... مرگم هم دست کمی از آن نخواهد داشت .

شاید من هم هراس اینو دارم که آیندگان من به سراغم نیان و این یعنی فراموش شدن. اما من هیچ چیز و هیچ کس رو فراموش نمی کنم.

مهدی مهدیقلی دوشنبه 14 آذر‌ماه سال 1390 ساعت 12:15 ب.ظ

سلام.روی سنگ قبر ها تاریخ ولادت و تاریخ وفات حک شده و بینش یک خط فاصله! اما کمتر به اون خط فاصله فکر می کنیم در حالیکه هر چی هست توی اون خط فاصله ست...

راستی اومدی محل ما خبر ندادی مادر ثانی؟؟
(ضمنا کلمه عتیقه رو درستش کنید)

سلام برادر!
یه ای میل دارم راجع به هیمن که گفتی یادداشت می گذارمش.
محلتون همونجاست؟ میدون اصلی ؟
( مرسی برای تذکر تصحیح کلمه عتیقه)

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد