قلب سگ

قلب سگ   

داستان از این قرار است که یک متخصص جراجی زیبایی و بازگرداندن جوانی در روسیه تصمیم می گیرد انسانی بیافریند. اما این کار را به شیوه ای عجیب انجام می دهد. او یک پروفسور بین المللی و مشهور است که یک سگ ولگرد را از خیابانهای مسکو به آپارتمانش می آورد تا غده هیپوفیز و غده های جنسی او را با غده هیپوفیز و غده های جنسی یک انسان عوض کند.سگ را شارک صدا می کردند. 

 بعد از چند روز دستیار پروفسور جسد تازه فوت شده ای را برای این کار مناسب می بیند و پروفسور دست به کار می شود.   

بعد از چند روز پروفسور و دستیارش (و البته یک خدمتکار زن) با شگفتی تبدیل شدن سگ را به انسان می بینند که موهای بدن سگ شروع به ریختن می کند و بدنش آرام آرام شکل انسانی به خود می گیرد. حرف زدن و راه رفتن روی دوپا را می آموزد و ... اما سگ همچنان بعضی خلق و خوهای سگی خودش را دارد که این موضوع پروفسور را خیلی ناراحت می کند. 

اآنها نام شریکوف را برای سگ انسان شده انتخاب می کنند.او پروفسور را پاپا صدا می کند. شریکوف هنوز از گربه می ترسد. او با جذب شدن در کمیته جزبی محل سکونتش جذب حزب کمونیست می شود و نام «رفق شاریکوف» را برای خود انتخاب می کند و از این طریق به سمت «رئیس نابودکنندگان چهارپایان موذی مثل گربه و... » در «سازمان بهداشت شهر مسکو» انتخاب می شود.  

او مانند دیگر رفقایش به بدمستی و آزار و اذیت دیگران می پردازد آبروریزی های زیادی برای پروفسور به وجود می آورد. پروفسور از کرده خودش پشیمان می شود و تصمیم می گیرد در عمل جراجی دیگر رفیق شاریکوف را به شکل اولش باز گرداند. 

 

این خلاصه تله تئاتری است که چهارشنبه شب از شبکه چهار پخش شد. 

 

 داستان نوشته میخائیل بولگاکوف روسی است در سال 1925. وی در سال 1891 در کیف متولد و در 1940 در مسکو فوت شد. او در سال 1916 در رشته پزشکی فارغ التحصیل شد و در سال1921 حرفه پزشکی را کنار گذاشت و به نوشتن روی آورد. 

  

وی می گوید در 1919 زمانی که با شدت گرفتن جنگ از مسکو به قفقاز مهاجرت می کرد اولین  داستان کوتاهش را در اتاقک ترنی که  تلق تلق می کرد و نور کمی داشت نوشت. 

تکرار این تله تئاتر را می تونید روز شنبه ساعت 45: 15 از شبکه چهار  ببینید.

نظرات 1 + ارسال نظر
علی رمضانی جمعه 24 آبان‌ماه سال 1387 ساعت 04:13 ق.ظ http://ramazani60.blogspot.com

احسنت! پس فیلم را دیدید و می بنیم سوژه را خوب دنبال کرده اید.
کامیاب باشید!

بله . اون که شما تو وبلاگتون گذاشته بودید رو ۲ بار دیدم.
اما بالاخره تله تئاترشو دیدم و موضوع رو کاملا فهمیدم . شما در موردش گفته بودین شاریکوف بد است اما چرا و چطور بد است را نفهمیده بودم.
حالا باید کتابشو بخونم.
از شما هم ممنونم.

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد