شش سال در انتظار دریافت مجوز
گزارش ایسنا از شرایط صدور مجوز نشریات در کشور
در کشوری مانند ایران نیز از آنجا که نظام پیشگیری، اساس ایجاد و شکلگیری قانون مطبوعات فعلی کشور بوده است، گرفتن مجوز تنها راه تاسیس نشریه بر اساس شرایطی چون تابعیت ایرانی، دارا بودن حداقل 25 سال سن در زمان ارایهی تقاضا، عدم ورشکستگی به تقلب و تقصیر، عدم اشتهار به فساد اخلاقی و سابقهی محکومیت کیفری بر اساس موازین اسلامی که موجب محرومیت از حقوق اجتماعی باشد، داشتن صلاحیت علمی در حد کارشناسی و یا پایان سطح دو در علوم حوزوی و نیز پایبندی و التزام عملی به قانون اساسی است.
اما اخیرا از سوی وزارت ارشاد، دو ویژگی دیگر هم به ضوابط درخواست کنندگان مجوز اضافه شده است؛ داشتن پول کافی (چیزی حدود 200 میلیون تومان سرمایه) و دیگری داشتن سوابق حرفهیی و یا رجل سیاسی بودن.
شش سال در انتظار دریافت مجوز | |||
| |||
ایسنا - ایران از نظر تعداد نشریات موجود، در ردیف پانزدهم دنیا اما به لحاظ تیراژ، در ردههای پایین قرار دارد؛ شاید بتوان راهاندازی تقریبا آسان (البته با کمک یارانهها) مطبوعه را در کشور، یکی از دلایل این اتفاق دانست؛ از سوی دیگر، گرچه صرف زمان طولانی برای کسب مجوز روزنامه در ایران باعث شده است نشریات در داخل دیر به دیر متولد شوند، اما به دلایلی و با وجود این تولد دیرهنگام هم یا زود افول میکنند و یا با اندک شاخ و برگی به حیاتشان ادامه میدهند. تاسیس مطبوعات در کشورهای مختلف بر اساس نظامهای حقوقی حاکم بر آنها، قوانین خاص خود را داراست؛ در کشورهایی که قانون مطبوعات، بر نظام پیشگیری استوار است، دریافت مجوز بر اساس شرایط خاص، تنها راه انتشار نشریات است؛ اما در کشورهایی که نظام تنبیهی، اساس قانون مطبوعات قرار داده شده، هیچ محدودیتی برای انتشار مطبوعات وجود ندارد و تنها در صورت ارتکاب جرم با آنها برخورد میشود. در کشوری مانند ایران نیز از آنجا که نظام پیشگیری، اساس ایجاد و شکلگیری قانون مطبوعات فعلی کشور بوده است، گرفتن مجوز تنها راه تاسیس نشریه بر اساس شرایطی چون تابعیت ایرانی، دارا بودن حداقل 25 سال سن در زمان ارایهی تقاضا، عدم ورشکستگی به تقلب و تقصیر، عدم اشتهار به فساد اخلاقی و سابقهی محکومیت کیفری بر اساس موازین اسلامی که موجب محرومیت از حقوق اجتماعی باشد، داشتن صلاحیت علمی در حد کارشناسی و یا پایان سطح دو در علوم حوزوی و نیز پایبندی و التزام عملی به قانون اساسی است. اما اخیرا از سوی وزارت ارشاد، دو ویژگی دیگر هم به ضوابط درخواست کنندگان مجوز اضافه شده است؛ داشتن پول کافی (چیزی حدود 200 میلیون تومان سرمایه) و دیگری داشتن سوابق حرفهیی و یا رجل سیاسی بودن. شاید به دلیل همین شرایط نهچندان آسان (بویژه دو مورد اخیر) باشد که صدور مجوز روزنامه در کشور در مقایسه با سایر نشریات، بویژه در ماههای اخیر کاهش چشمگیری داشته است؛ به گونهای که از میان حدود 33 مجوز انتشاری که هیات نظارت بر مطبوعات، در سه ماههی پایانی سال گذشته صادر کرد، تنها دو مجوز به روزنامه تعلق داشته که البته یکی از آنها نیز به یک روزنامهی ورزشی مربوط بوده است. جدای از داشتن شرایط گفته شده برای اخذ مجوز روزنامه، طولانی شدن زمان درفت آن نیز از مشکلات دیگر درخواستکنندگان است؛ بهگونهای که صف اخذ مجوز برای یک نشریه در برههی کنونی به شش سال رسیده است؛ یعنی اگر همین امروز تمامی مدارکتان را آماده کرده، به وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی تحویل دهید و در صف عادی قرار بگیرید، در سال 1393 مجوزتان را دریافت خواهید کرد! در حقیقت این روزها هیات نظارت بر مطبوعات در جلسات هفتگی خود در حال بررسی درخواستهایی است که در سال 1381 به این وزارتخانه ارسال شدهاند. ظاهرا هماکنون نزدیک به چهار هزار درخواست مجوز در تهران و سایر استانها در انتظار دریافت مجوز هستند. البته طولانی شدن زمان دریافت مجوز در سالهای اخیر با اتفاقهای تلخ و شیرینی نیز همراه شده است که در موارد متعدد و سادهی آن، تشابه اسم انتخاب شده برای نشریات، معمولا افراد را مجبور میکند در طول سالهای در صف بودن، چند باری اسامی پیشنهادیشان را تغییر دهند. در برخی موارد هم اتفاق جالبتری به وقوع میپیوندد و در حالی که فرد درخواستدهنده به دلیلی چشم از جهان فرو بسته است، دیده شده که چند سال پس از فوت او نامهی تایید مجوز به در خانهی مرحوم میرود و خانوادهی متوفی را با شوک مواجه میکند! تمامی این موارد در حالی اتفاق میافتد که قانون، بهطور مشخص مدت زمان انتظار برای دریافت مجوز را تعیین کرده و هیات نظارت بر مطبوعات و وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی را مکلف کرده است حداکثر در مدت پنج ماه مراتب رد یا قبول تقاضای درخواستکننده را به وی اعلام کنند. متن کامل مادهی 13 قانون مطبوعات کشور موضوع را به این شکل کاملا روشن کرده است: «هیات نظارت مکلف است ظرف مدت سه ماه از تاریخ دریافت تقاضا برای امتیاز یک نشریه دربارهی صلاحیت متقاضی و مدیر مسوول با رعایت شرایط مقرر در این قانون رسیدگیهای لازم را انجام داده و مراتب رد یا قبول تقاضا را با ذکر دلایل و شواهد برای اجرا به وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی گزارش کند و وزارت ارشاد هم موظف است حداکثر ظرف دو ماه از تاریخ موافقت هیات نظارت برای متقاضی، پروانهی انتشار صادر کند.» اما اینکه در پیش گرفتن چنین روندی یعنی طولانی شدن زمان اخذ مجوز با رویکردی خاص انجام میگیرد و یا صرفا زیاد بودن تعداد درخواستها رسیدگی به همهی آنها را در جلسات تنها یک روز در هفتهی هیات نظارت بر مطبوعات امکانپذیر نمیکند، مسالهای است که جای تامل بیشتری دارد. البته در ایران یک راه آسان هم برای مجوز دار شدن وجود دارد و آن، استفاده از راههای میانبر است که ظاهرا بیشتر به رجل سیاسی تعلق دارد؛ چراکه آنها به راحتی و بدون کمترین دردسری صاحب امتیاز نشریه میشوند و حتی الزامی برای انتشار بعد از شش ماه از زمان صدور مجوز هم برای خود قائل نیستند. در دو نمونهای که در سالهای اخیر به وقوع پیوسته، یکی روزنامه "اعتماد ملی" است که مجوز آن چند صباحی پس از تاسیس حزبی به همین نام، بدون نوبت صادر شد و دیگری هم که در ماههای اخیر صادر شده و آن هم روزنامهای به نام "وطن امروز" به مدیر مسوولی مهرداد بذرپاش، مشاور رییس جمهور و مدیر عامل کنونی شرکت سایپاست که در حدود دو ماه صاحب مجوز شده است. علیرضا ملکیان ـ معاون امور مطبوعاتی وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی ـ در این زمینه اظهار می کند: در حال حاضر مسیری که برای صدور مجوز نشریات در کشور طی میشود، بسیار ساده و سهلالوصول بوده و هر کسی به راحتی میتواند تقاضای صدور نشریه بکند، دولت نیز در این زمینه قصد ندارد برای کسانی که اهل فن هستند و واقعا در مسیر رسانه فعالیت میکنند، فضا را تنگ کند. به گفته وی تقاضای بیجا و بدون برنامهریزی کافی، یکی از دلایلی است که به افزایش تعداد پروندههای در نوبت منجر میشود. ملکیان در ادامه به آمار قابل توجهی اشاره میکند و میگوید: تیراژ نشریات کشور، در مقایسه با جمعیت 75 میلیونی بسیار اندک است و این در حالی است که کشور از نظر تعداد نشریات موجود در ردیف پانزدهم دنیا قرار دارد. شاید همین آمار بوده است که وزارت ارشاد را بر این داشته که دستکم در زمینهی روزنامهها که گستردهترین نشریات کشور محسوب میشوند، به اقدامهایی دست بزند؛ سیاستهایی که از سوی درخواستکنندگان برای گرفتن مجوز از آنها به عنوان سخت شدن شرایط یاد میشود. هر چند در بسیاری از کشورها معمولا مجوز انتشار را سریعتر اعطا میکنند، اما ادامهی حیات و جذب مخاطب آنقدر سخت است که هر کسی به خود اجازه نمیدهد وارد این عرصه شود. البته این موضوع تنها مخصوص کشورهای پیشرفته هم نیست؛ چرا که در همین نزدیکیها مثلا در تاجیکستان میتوان، در یکی، دو روز مجوز نشریه گرفت و یا حتی در افغانستان این امر در یک روز اتفاق میافتد؛ هر چند که ادامهی حیات برایشان سخت خواهد بود، و این در حالی است که در ایران با وجود این تولد دیرهنگام، نشریات همچنان یا زود میمیرند و یا با اندک شاخ و برگی به حیاتشان ادامه میدهند. معاون امور مطبوعاتی وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی همچنین در گفتوگو با ایسنا دربارهی سخت شدن شرایط صدور مجوز انتشار روزنامه نیز خاطرنشان میکند: در صدور مجوز انتشار برای روزنامه، داشتن شرایطی چون سابقهی کار حرفهیی در روزنامه و توان مالی مناسب بسیار مهم است؛ تا افرادی که امکان انتشار روزنامه پیدا میکنند، آن را در اختیار صاحبان قدرت، احزاب، گروههای سیاسی و همچنین افرادی که به دنبال منافع مادی خود هستند، قرار ندهند. به گفتهی او، درخواست انتشار روزنامه از چنین افرادی پذیرفته شده و برای بررسی در هیات نظارت بر مطبوعات در نوبت قرار میگیرد. البته در کنار تمامی آنچه دربارهی دلایل تاخیرهای طولانی در صدور مجوز گفته شده و برخی به بهبود شرایط فعلی روزنامهنگاری کشور اشاره داشتند، نباید فراموش کرد در چنین زمان طولانی، مطمئنا نیروها و استعدادهای مهمی نیز بیدلیل به هدر میروند که شاید وجود و حضورشان در عرصهی مطبوعات بیش از در نظر گرفتن شرایط سخت صدور مجوز بتواند عرصهی روزنامهنگاری را به تحولی مثبت رهنمون شود. اما در هر صورت از آنچه گفته شد، چنین برمیآید که سخت شدن شرایط صدور مجوز و در نتیجه کاهش تعداد دریافتکنندگان مجوز روزنامه، بیش از هر موردی در جهت حل مشکلات روزنامهها صورت گرفته است؛ اما این که واقعا چنین راهکاری در حل مشکلات موجود روزنامههای داخلی موثر است یا خیر، به زمان بیشتر و بررسی شرایط حاصل از این تصمیم نیازمند است. |
خوب اینم یه جورشه